دست نوشته های وکیل
تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 11 آذر 1399
لایحه دفاعیه - اعاده دادرسی به جهت کشف ادله جدید دعوا

 لایحه دفاعیه - اعاده دادرسی به جهت کشف ادله جدید دعوا

 

 

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 38782

لایحه اعاده دادرسی

 

لایحه اعاده دادرسی با دلایل جدید

«بسمه تعالی»

ریاست محترم دیوان عالی کشور

با سلام و احترام؛

به استحضار عالی می رساند اینجانب به وکالت از آقای محمدرضا ..... در خصوص پرونده کلاسه ....... نسبت به دادنامه شماره ........ صادره از شعبه 1163 دادگاه کیفری دو تهران در تاریخ 29/10/97 و دادنامه شماره ........ صادره از شعبه 20 تجدیدنظر تهران در تاریخ 28/02/98 اعتراض داشته و با عنایت به اینکه مدارک اثبات کننده بیگناهی و عدم تقصیر موکل پس از صدور دادنامه بدوی که حالت قطعی داشته، کشف گردیده لذا با استناد به قسمت آخر بند ج ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری که بیان می دارد: پس از صدور حکم قطعی ادله جدیدی کشف شود که موجب بی گناهی محکوم علیه یا عدم تقصیر وی باشد، تقاضای تجویز اعاداه دارسی را داشته و در این راستا توضیحات ذیل را معروض می دارد:

1- شاکی پرونده مدعی شده است که در تاریخ 29/06/1396 موکل (که دارای تحصیلات عالیه و شغل خلبانی می باشد) به سمت ایشان حمله کرده و به بهانه برخورد با ماشینش، ایشان را مورد ضرب و جرح قرار داده و گوشی و گردنبند طلا و کت و کیف پول و کارت عابر بانک و سوئیچ ماشین ایشان را گرفته است.

2- در مر حله تحقیقات مقدماتی در دادسرا، بنا به دلایل نامعلوم هیچ اخطاریه ای به موکل ابلاغ نشده و با وجود اینکه قرار منع تعقیب صادر شده، پس از اعتراض به قرار متاسفانه دادگاه محترم صرفا به علت عدم حضور موکل در مرحله تحقیقات، قرار جلب به دادرسی صادر نموده است.

3- پس از اینکه پرونده به دادگاه ارسال شده، وقت رسیدگی به موکل ابلاغ شده و پس از مراجعه ایشان به دفتر شعبه، متوجه طرح شکایت می گردد اما شعبه محترم با این دلیل که ایشان متهم پرونده هستند، اجازه مطالعه را نمی دهند و در نتیجه نمی توانند از کم و کیف شکوائیه از جمله تاریخ وقوع جرم مطلع شوند و در روز دادرسی نمی توانند دفاع موثری نموده و تنها عنوان می نمایند که به دلیل حساسیت شغلی که خلبان شرکت هواپیمایی می باشند، حق ایجاد دعوا و درگیری را ندارند و همچنین به علت حجم کاری از ساعت 8 شب به منزل مراجعه و استراحت می نمایند و فرصت درگیری آن هم ساعت 12:30 شب را ندارند.

4- با توجه به اینکه در پرونده مذکور، روز وقوع جرم 29/06/96 اعلام و جلسه رسیدگی یک سال و چهار ماه بعد یعنی در تاریخ 29/10/97 برگزار شده، لذا کاملا طبیعی است که موکل اطلاع نداشته در روز وقوع جرم کجا و مشغول چه کاری بوده و دادگاه محترم نیز علیرغم اینکه به راحتی می توانسته از شرکت محل کار موکل این موضوع را استعلام نماید، نه تنها این کار را انجام نداده بلکه بدون توجه به شخصیت اجتماعی موکل بنا به اظهار ایشان با لحن بسیار تندی صحبت نموده و موکل را به پرداخت دیه محکوم کرده است. با توجه به اینکه بنا به مقررات داخلی شرکت ها، ضرب و جرح برای خلبان ممنوع می باشد لذا دادگاه محترم با صدور این حکم مشکل اساسی برای موکل به وجود آورده است.  

5- پس از برگزاری جلسه، موکل با مراجعه به محل کار خود، خواهان دریافت برنامه پروازی خود در شهریور ماه سال 96 شده و  معلوم می گردد که در تارخ وقوع جرم ایشان اصلا تهران نبوده و از تاریخ 27/06/96 الی 31/06/96 در ماموریت کاری به سر می برده است.همچنین همکاران ایشان نیز که در ماموریت همراه ایشان بوده اند استشهادیه ای تنظیم و حاضر به شهادت به نفع موکل شده اند، لذا دلایل اثبات بی گناهی موکل، پس از صدور حکم به دست می آید اما با مراجعه به شعبه معلوم می گردد که متاسفانه همان روز دادرسی رای صادر شده و امکان ارائه مدرک جدید نیست.

6- نسبت به دادنامه صادره از شعبه بدوی تجدیدنظرخواهی شد که با عنایت به اینکه مقدار دیه کمتر از عشر دیه کامل بوده، با استناد به ماده 427 قانون آئین دادرسی کیفری، دادنامه بدوی را قطعی اعلام و  قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر شده است این در حالی است که تجدیدنظرخواهی نسبت به محکومیت موکل صورت گرفته بود و نه مقدار دیه.

7- در پرونده، شاکی نه تنها هیچ دلیل و مدرکی جهت اثبات ادعای خود ارائه نکرده بلکه در چند مورد از اظهارات ایشان تناقض گویی محسوس وجود دارد که دادگاه محترم توجهی به آن ها ننموده است از جمله اینکه:

1-7 - در چند مورد در بخش اظهارات بر روی  خودروی النترا خط کشیده و به سوناتا تغییر داده که این خود جای تامل است.

2-7-  شاکی اظهار نموده که موکل اموال از جمله گوشی ایشان را گرفته و سپس عنوان نموده که از پلاک موکل عکس گرفته است.مگر امکان دارد بتوان بدون گوشی عکس گرفت؟

3-7- علیرغم اینکه در دادنامه اشاره شده که از پلاک ماشین عکس و فیلم ارائه شده ولی در پرونده چنین چیزی وجود ندارد.

4-7- در جای جای پرونده پلاک ماسین به صورت ناقص گفته شده و قسمت آخر پلاک اعلام نشده و معلوم نیست شماره پلاک ایران چند بوده است.واضح است که قسمت سوم پلاک خودرو متمایز کننده آن از سایر خودروها می باشدو بر فرض اینکه مثلا ایران 11 باشد یا 22 یا 44 یا مدل خودرو و مالک آن تفاوت خواهد داشت و حتی ممکن است خودرو متعلق به شهرستان بوده باشد!!!آیا ناعادلانه نیست که موکل با اعلام یک پلاک ناقص، محکوم شده و مجرم واقعی(البته در صورت واقعی بودن اظهارات شاکی) آزادانه زندگی کند؟

5-7- در دادنامه عنوان شده که شاکی موکل را شناسایی نموده این در حالی است که بنا به اظهار موکل خود شاکی در جلسه رسیدگی اقرار نموده که از طریق پیام رسان تلگرام عکس موکل را مشاهده و ایشان را شناسایی نموده اما دادگاه محترم صرف شناسایی را ملاک قرار داده و موکل را محکوم نموده است.

6-7- جالب است که با اینکه محل وقوع جرم دارای دوربین بوده اما شاکی اعلام نموده دوربین فیلم را ضبط نکرده و از ارائه آن به دادسرا امتناع نموده است!!!

7-7- شاکی محل وقوع جرم را محدوده غرب اعلام نموده اما هیچ تماسی با پلیس 110 نداشته بلکه پدر ایشان در محدوده سیدخندان به کلانتری مراجعه و وقوع جرم را اعلام نموده است و معلوم نیست که کلانتری مذکور بدون رویت صحنه وقوع جرم و شاکی، چگونه اقدام به تهیه گزارش نموده است!!!

ریاست محترم، موکل فردی تحصیکرده و دارای موقعیت اجتماعی بسیار خوبی بوده و در محل کار خود حسن شهرت دارد. دیه صادره در پرونده مذکور بسیار مبلغ ناچیزی است اما بحث مهمتر حیثیت و آبروی موکل است که به خاطر درگیری و ضرب و جرح و سرقت!!! محکوم شود آن هم در حالی که پس از بررسی برنامه پروازی متوجه شده در آن تاریخ اصلا تهران نبوده و بالطبع نمی توانسته مرتکب جرمی در محل وقوع جرم یعنی تهران شود. در دادرسی صورت گرفته متاسفانه با شاکی همزاد پنداری شده و به جهت اینکه پس از طرح شکایت دست خالی نرود، علیرغم داشتن هیچ گونه مدرکی موکل محکوم شده که این امر دور از اصول دادرسی عادلانه می باشد.

لذا با عنایت به مراتب فوق از آنجائی که موکل بدون هیچ دلیل و مدرکی محکوم شده و مدارک اثبات ادعای بیگناهی و عدم تقصیر ایشان پس از صدور دادنامه به دست آمده و نیز از آنجائی که دادنامه بدوی قطعی بوده و به همین دلیل نیز بدون توجه به دفاعیات و مدارک موکل، تجدیدنظرخواهی ایشان رد شده لذا در جهت جلوگیری از تضییع حق موکل و حفظ اعتبار و آبروی شغلی ایشان، با عنایت به اینکه پرونده مذکور برای شغل ایشان مشکلاتی را به وجود آورده، با استناد به قسمت آخر بند ج ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری یعنی کشف ادله جدید پس از صدور حکم، تقاضای رسیدگی و تجویز اعاده دادرسی مورد استدعاست.

با تشکر و تجدید احترام 

 

جهت ارتباط با وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید  - 88019244

ثبت امتیاز
نظرات

چهارشنبه, 05 مرداد,1401

میثم

مشکل اینجاست که نه در دادگاه بدوی نه تجدیدنظر قرلر نیست وقت بزارن دفاعیات را مطالعه کنند!و انگار که مقاله روزنامه میخوانند با تندخوانی و نگاه اجمالی با عاقبت افراد سهل انگارانه برخورد میکنند!تجربه شخصی من از عدالت..

ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

دانلود کارت ویزیت

کلیک نمایید