دست نوشته های وکیل
تاریخ انتشار: یکشنبه 14 دی 1399
لایحه تجدید نظرخواهی مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم

 لایحه تجدید نظرخواهی مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم

شاید بتوان گفت فراگیر ترین و رایج ترین دعوای حقوقی و مالی عنوان کلی مطالبه طلب و مطالبه وجه است. منظور از این دعوا این است که وقتی کسی به هر دلیلی و با هر منشأیی خود را مستحق مطالبه و دریافت وجهی می داند فارغ از اینکه منشأ یا دلیل طلب، یک سند تجاری باشد (مثل چک، سفته و حواله) یا یک قرارداد و یا یک رسید بانکی یا عادی، با اقدام به طرح این دعوا و انتخاب این عنوان کلی اقدام به تقدیم دادخواست و شروع دادرسی می نماید. در ادامه نمونه یک لایحه دفاعیه در مقام پاسخ به ادعای خواهان بدوی با خواسته مطالبه طلب یا مطالبه وجه و با منشأ مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم آورده شده است.

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 2603

مطالبه طلب

 

لایحه تجدید نظرخواهی مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم

«بسمه تعالی»

ریاست محترم دادگاه های تجدیدنظر استان تهران

باسلام و تقدیم احترام

احتراما به وکالت از خانم فاطمه  ..…. مراتب تجدیدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره ......... صادره از شعبه 105 دادگاه حقوقی تهران با استناد به بنده های الف ، ج ، ه از ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی را به عرض عالی می رسانیم ؛

 

بخش اول سابقه و تاریخچه اختلافات (شرح مختصر ماوقع)

1- در مقام بیان مختصری از سابقه و تاریخچه اختلافات به استحضار می رساند که ، مرحوم حسن ........ به همراه آقای نعمت اله ....... (همسر موکل) با سهام مساوی مالک ملک پلاکهای ثبتی .. و .... فرعی از ..... اصلی واقع در بخش 11 تهران بوده اند که در تاریخ 21/12/85 به موجب دادنامه شماره .... صادره از شعبه 107 دادگاه عمومی تهران با تقاضای دستور فروش از سوی  آقای نعمت اله ....... به فروش رسیده و سهم آقای حسن ....... در حساب دادگستری باقی می ماند و آقای نعمت اله ........ سهم خود را دریافت می کند.بعد از مدتی متاسفانه فرزند آقای نعمت اله ......... به نام حمید ......... به همراه فردی به نام سعید ........ به صورت غیر قانونی و با جعل یک وکالتنامه از آقای حسن ......... سهم ایشان را به مبلغ حدود بیست و چهار میلیارد ریال (معادل 2/400/000/000 تومان ) از صندوق دادگستری برداشت می کند، آقای حسن ....... بعد از اطلاع از برداشت غیرقانونی آقایان حمید ........ و سعید ........ با مراجعه به دادسرای ناحیه یک دعوایی تحت عنوان کلاهبرداری و جعل علیه آقای حمید ....... و سعید ........ مطرح می کند که درشعبه اول بازپرسی تحت رسیدگی، تحقیق و تعقیب، قرار می گیرد.

2- در مرحله بازجوئی و تحقیق، متهم قسمت عمده وجوهی را که به طور غیرقانونی برداشت نموده بود، تحت نظر بازپرس محترم عودت می دهد و در مورد مابقی عنوان می نماید که دو دستگاه خودروی بنز s350 و c180 هر دو مدل 2008 به نام پدر و مادر خود خریده است و از اینجا به بعد پای خواندگان بدوی و تجدید نظر خواهان این پرونده  به میان می آید که یکی از آن ها (سرکار خانم فاطمه .........) موکل اینجانبان است.

3- با اعلام آقای حمید ....... در شعبه 1 بازپرسی مبنی بر اینکه با پول های به دست آمده ، یک خودرو به نام پدرش و یک خودرو به نام مادرش خریداری کرده مقام دادسرا آقای نعمت اله ....... و خانم فاطمه ..........(پدر و مادر آقای حمید ......) را احضار می نماید که ایشان نیز توضیح می دهند در جریان اقدامات غیرقانونی فرزند شان نبودند و موافقت و همراهی با وی در این جریان نداشته اند و در نهایت اتهام آقای حمید ....... و شریک جرمش آقای سعید ............ مبنی بر کلاهبرداری و جعل به اثبات رسیده و ایشان طی دادنامه شماره 595 شعبه 1072 کیفری محکوم به رد کلیه اموال برده شده به ورثه مرحوم حسن ......... می شود.(پیوست شماره یک)

4- بعد از تاریخ صدور حکم محکومیت کیفری، آقای حسن ........ فوت نموده و ورثه، قائم مقام ایشان می شوند که عبارتند از زهرا، فاطمه، خدیجه، هما ........ و خانم بتول ........ می شوند.

5- همانطور که در دادنامه شعبه 1072 ملاحظه فرمایید آقای حمید ...... محکوم به رد کلیه اموال برده شده می شود و در هیچ قسمتی از ماجرا و در هیچ جای دادنامه پدر و مادر آقای حمید .......، (آقای نعمت اله ....... و خانم فاطمه .......) شریک یا معاون جرم تشخیص داده نمی شود و محکومیتی برای ایشان تعریف نمی شود و مسئول عودت صد در صد اموال برده شده خود متهمین( آقایان حمید ...... و سعید .......) شمرده می شوند. پرونده کیفری مورد اشاره با موضوع جرم کلاهبرداری متهمین اصلی آقایان حمید ...... و سعید ........ جهت اجرای حکم، به شعبه 4 اجرای احکام دادسرای ناحیه 1 فرستاده می شود که در جریان اجرای حکم به آقای نعمت اله ........ و خانم فاطمه .......... اخطار می شود که خودروهای مذکور را برگردانند و متاسفانه این اولین اشتباهی است که در مسیر به انحراف کشانده شدن پرونده اتفاق می افتد. با این توضیح که متهمین اصلی محکوم به رد صد در صد مال موضوع کلاهبرداری شده اند و خودروها فی نفسه موضوع کلاهبرداری نیستند .

6- شعبه 4 اجرای احکام با برداشت اشتباه از رای و پروسه رسیدگی علاوه بر اینکه صد در صد اموال برده شده در حین کلاهبرداری را از خود محکوم علیه مطالبه می کند خودروها را نیز از پدر و مادر محکوم علیه طلب می نماید که ایشان اعلام می کنند چند سال از آن ماجرا گذشته و خودروها در شرف کاهش ارزش بودند که ما آن ها را فروختیم و پول حاصل از فروش آن را طی دو فقره فیش به شماره های ...... و...... به ترتیب به مبالغ 400 میلیون ریال و 300 میلیون ریال به حساب دادگستری واریز نمودیم (پیوست شماره 2)

7- شعبه 4 اجرای احکام به عنوان نماینده مدعی العموم علیه خانم فاطمه ....... و آقای نعمت اله ..... به بهانه امانت بودن خودروها و بدون توجه به اینکه از طرف شعبه 1072 کیفری خودروهای مورد اشاره به عنوان جزئی از اموال موضوع کلاهبرداری محسوب نشده اند و متهمین آن پرونده محکوم به رد کل مبلغ موضوع کلاهبرداری شده اند و نه خودروها، اقدام به طرح دعوایی با موضوع خیانت در امانت می نمایند که علیرغم دفاعیات موکل و توضیح مراتبی که به عرض رسید درشعبه 1053 دادگاه کیفری موکل و همسرش آقای نعمت الله ..... محکوم به خیانت در امانت می شود.

8- نکته بسیار مهم : در حکم شعبه 1053 هیچ یک از اعضای خانواده حسن ........ شاکی نیستند و صرفاً دعوای خیانت در امانت از سوی شعبه اجرای احکام دادسرا طرح شده و برای موکل و همسرش هیچ محکومیتی هم به رد مال وجود ندارد ، چراکه خود شخص متهم به کلاهبرداری و شریکش (سعید ......) محکوم به رد صد در صد اموال برده شده گردیده اند و منطقی نیست که بابت یک بدهی و یک محکومیت چند نفر و چند بار محکوم شوند.

9- ورثه مرحوم حسن ....... (به غیر از خانم هما ......، تجدیدنظرخوانده پرونده حاضر) بعداً علاوه بر اینکه رأی شعبه 1072 مبنی بر تشخیص کلاهبرداری به نفع آنها صادر شده بود، مجدداً با طرح دعوایی در شعبه 107 دادگاه عمومی اقدام به مطالبه سهم خود از مبلغ مورد اشاره به طرفیت آقای حمید ..... می نمایند و آقای حمید ........، محکوم به پرداخت مبلغ برداشت شده، به میزان سهام خواهان های آن دعوا می شود (پیوست شماره 3) که البته به دلیل عدم امکان پرداخت، از آن زمان تاکنون دراجرای ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی (سابق) در زندان به سر می برد. همانطور که ملاحظه می فرمایید آقای حمید ........ ، تا اینجای کار دو بار محکوم به رد کل اموال شده است یکی در شعبه 1072 کیفری ضمن کلاهبرداری و دیگری در شعبه 107 در قالب یک دعوای حقوقی.(البته بار دوم و در شعبه 107 خانم هما ....... خواهان نبوده و حکم فقط نسبت به سهم بقیه ورثه صادر شده). همانطور که مستحضرید این عمل، غیرقانونی و خلاف و اشتباه است، که البته موضوع این دادرسی هم نیست، هدف بیان غیرموجه و غیر قانونی بودن طرح دعوای حاضر، علیه موکل و همسرش می باشد.

10- با این حال، اتفاقات عجیب از اینجا شروع می شود که یکی از وراث مرحوم حسن ....... به نام خانم هما ...... با مراجعه به شعبه 105 دادگاه حقوقی و با استناد به رای خیانت در امانت (صادره از شعبه 1053) (پارگراف شماره 7 در صفحه 2 لایحه ) اقدام به طرح دعوای مطالبه وجه دو خودرو ی مورد اشاره از خانم فاطمه ......... و آقای نعمت اله ....... می نماید. این در حالی است که خانم فاطمه ........ و آقای نعمت اله ....... هیچ جا محکوم به عودت خودروها نشده اند. شعبه 105 حقوقی در حالی که آدرس موکلین اشتباه اعلام شده بود، به طور غیابی اقدام به رسیدگی و صدور رای می کند و دعوا بدوی دفاع موکل و همسرشان (نعمت اله ......) مورد رسیدگی قرار می گیرد و دادگاه محترم بدون توجه به جزئیات و دلایل و مستندات اقدام به صدور رای تجدیدنظر خواسته می نماید و متاسفانه در مرحله واخواهی نیز علیرغم طرح دفاع و بیان این ایرادات ، رای بدوی در فاصله یک روز از جلسه رسیدگی و بدون هیچ توجهی، در نهایت تعجب تأیید می شود.

 

بخش دوم، ایرادات و اشکالات رسیدگی بدوی

1- همزمان با طرح خواسته بدوی، خواهان بدوی بدون بیان اینکه یکی از ورثه است و بدون الحاق گواهی انحصار وراثت، اقدام به طرح دعوا می کند در حالی که طرح دعوا به این کیفیت نباید مورد استماع قرارمی گرفت. همچنینکسی که طرح دعوا نموده ذینفع نیست یا اینکه نهایتا فقط نسبت به جزء خواسته نفع دارد و نه همه آن که ایراد عدم الحاق گواهی انحصار وراثت و عدم حضور سایر ورثه در مرحله واخواهی نیز مطرح شد که قاضی بدوی با اینکه این ایراد را تصدیق نمودند، ولی متاسفانه قبل از ارائه گواهی، اشتباها و بدو توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع، باز هم رای بدوی تایید می شود ! ! !

2- کسانی که اموال مرحوم حسن ........ را در قالب کلاهبرداری برده اند، حمید  ....... و سعید ......... نام دارند و ایشان یک بار در شعبه 1072 هر دو با هم محکوم به رد اموال موضوع کلاهبرداری شده اند و یک بار نیز آقای حمید ...... در شعبه 107 محکوم به رد کل اموال برده شده به جز سهم هما ....... (به علت عدم تقدیم دادخواست از جانب ایشان) شده است و وجهه قانونی ندارد که یک مرجع قضایی برای بار سوم به پرداخت یک بدهی واحد رسیدگی کند.

3- همانطور که مکرر عرض شد بدهکار به حسن ........ حمید ...... و سعید ......... هستند و پدر و مادر حمید ........ نمی توانند به پرداخت بدهی فرزند خود محکوم شوند و خانم هما ........ قبلا در شعبه 1072 از آقای حمید ...... و سعید ......... مستحق دریافت طلب شناخته شده و  نه از موکل و همسرش ایشان (فاطمه ....... و نعمت اله .......).

4-  خانم هما ....... هم می توانست همانطور که سایر ورثه و شرکای ایشان اقدام نموده اند برای مطالبه به شعبه 107 مراجعه کند یا اینکه مانند آنها علیه محکوم علیه کلاهبرداری طرح دعوا کند که متاسفانه اشتباها علیه موکل و همسرشان طرح دعوا نموده است. (یعنی علیه پدر و مادر محکوم علیه کلاهبرداری).

5- وجود رای صادره از شعبه 107 با موضوع صدور حکم به نفع خانواده هما ......... در هیچ یک از  مراحل رسیدگی شعبه 105 (همین دادرسی) عنوان نشده و خواهان بدوی هیچ  اشاره ای به آن نکرده تا اینکه اینجانبان به عنوان وکلای یکی از محکوم علیهم پس از مطالعه پرونده آقای حمید ........ ، فرزند موکل به وجود آن پی بردیم. وبه قاضی محترم بدوی توضیح داده شد که چنین تصمیم مشابهی گرفته شده که متأسفانه ایشان به خود زحمت تأمل و توجه به قضیه را ندارند! ! !

6- همانطور که در بند 6 بخش اول این  لایحه نیز اشاره شد خانم فاطمه ........ و آقای نعمت اله ....... بعد از فروش خودروها مبلغ آن را طی دو فیش به صندوق دادگستری واریز می نمایند و دیگر وجهی نزد ایشان نیست که قابل مطالبه باشد. ضمن اینکه این وجوه در ضمن آن دادرسی کیفری هم می بایست از کل مبلغ محکومیت آقای حمید ...... و شریک جرم ایشان کسر شود و نکته مهم تر اینکه در تاریخ طرح این دعوا در شعبه 105 دیگر خودرویی وجود نداشته که خانم هما ........... (هرچند غلط) بخواهد عین آن را مطالبه کند و این دعوا بدلیل فقدموضوع، از اساس واجد اشکال است ! ! ! همانطور که در بند 6 بخش اول در صفحه دوم لایحه بیان شد در دی ماه سال 1387 خودروها فروخته می شود و در زمان طرح این دعوا اصلا خودرویی وجود نداشته است.

7- ایراد دیگری که در دادرسی بدوی وجود داشته این است که خواهان بدوی، در دادخواست  خود دو دستگاه خودروی بنز را مطالبه نموده (هر چند به اشتباه و هر چند بدون داشتن هیچ گونه حقی نسبت به آن خودروها) و شعبه 105 نیز به استرداد خودروها رأی داده است. در حالی که این دو خودرو اصلاً وجود خارجی نداشته و سالها قبل فروخته شده و پول آن بابت قسمتی از محکوم به کلاهبرداری به صندوق دادگستری واریز شده بود. با این وجود در مرحله اجرای حکم، اجرای احکام شعبه 105 حتی بر خلاف آن رأی اشتباه اقدام به کارشناسی قیمت آن خودروهای نا موجود نموده و اموال خواندگان بدوی را توقیف می نماید. در صورتی که همانطور که توضیح داده شد،خانواده  حسن ........... و وراث مرحوم حسن ....... هیچ گونه حقی نسبت به آن خودروها نداشته اند و حکم در شعبه 1072 در مورد خواسته آنها صادر شده و حتی اضافه بر آن حکم مجددی در شعبه 107 نسبت به اموال موضوع کلاهبرداری صادر شده است.

8- بسیار عجیب است که فردی به عنوان خواهان خودرویی را مطالبه کند و دادگاه حکم به استرداد خودرویی که وجود خارجی ندارد بدهد و در مرحله اجرای حکم خودرویی که اساساً وجود ندارد کارشناسی و قیمت گذاری شود و در این راستا حسابها و اموال محکوم علیه توقیف شود. سؤال اینجاست که ملاک کارشناس کدام خودرو بوده است؟ یا اینکه چرا نظریه به موکل ابلاغ نشده؟ یا اینکه با چه حقی اجرای احکام رسیدگی قضایی کرده و خواسته را از یک مال به وجه نقد تبدیل کرده است؟!

با عنایت به توضیحات فوق و مدارک پیوست و محتویات پرونده موضوع تجدیدنظرخواهی و آراء مورد استناد، تقاضای صدور حکم مطابق انصاف و عدالت مورد انتظار از دستگاه قضایی از محضر عالیجنابان محترم مرجع تجدیدنظر مورد استدعاست.

باتشکر

وکیل مسعود محمدی

 

جهت ارتباط با وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید  - 88019243

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

دانلود کارت ویزیت

کلیک نمایید