دست نوشته های وکیل
تاریخ انتشار: دوشنبه 25 مهر 1401
لایحه تجدیدنظرخواهی از خواسته مطالبه مبلغ آپارتمان فروخته شده

 لایحه تجدیدنظرخواهی از خواسته مطالبه مبلغ آپارتمان فروخته شده

 

 

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 566

متن لایحه تجدیدنظرخواهی از شکایت مطالبه وجه و طلب

بسمه تعالی

ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران

با سلام

احتراما اینجانب مینا کاویانی به وکالت از آقای احمد ..... و خانم پریسا ...... مراتب اعتراض شدید موکلین نسبت به دادنامه شماره ......... صادره از شعبه 110 دادگاه عمومی حقوقی تهران را به جهت عدم توجه به ادله ی ابرازی و نیز صدور رای بر خلاف مقررات قانونی (مستندا به بند ج و ه ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی) به شرح زیر به عرض آن عالیجنابان می رسانم:

ابتدا در مقام شرح ماجرا به عرض می رسانم :
تجدیدنظرخوانده مالک شش دانگ یک دستگاه آپارتمان به نشانی مندرج در دادخواست بوده است که به جهت نگرانی از بابت تصاحب ملک توسط برادرش  آن را به نام خواهرش منتقل می نماید و در خصوص ملک مذکور از خواهرش وکالت بلاعزل می گیرد که هر زمان اراده نمود ملک را به هر نحو و به هر شخصی منتقل نماید. این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است. 

همانگونه که وکیل تجدیدنظرخوانده نیز بیان نموده تجدیدنظرخوانده که مبتلا به بیماری پروستات وخیم بوده است به مدت 9 ماه در منزل موکلین سکونت و موکلین از وی نگهداری و تمامی مراقبت های پزشکی از جمله مراجعات مکرر به بیمارستان، پرداخت هزینه های درمانی و ویزیت پزشک و آزمایش و سایر هزینه ها از جمله خوراک و پوشاک وی توسط موکلین فراهم و پرداخت گردیده است.

در آبان ماده 1399 برادر تجدیدنظرخوانده علیه وی اقدام به طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی ملک مذکور را می نماید که خانم پریسا ..... با پرداخت حق الوکاله و اخذ وکیل برای تجدیدنظرخوانده جهت دفاع از وی در آن پرونده، سبب رد دعوای برادر تجدیدنظرخوانده و حفظ ملک برای تجدیدنظرخوانده می گردد.

پس از آن، تجدیدنظرخوانده محترم با همان وکالتنامه ی تام الاختیاری که از خواهرش بابت آپارتمان مذکور گرفته بوده اقدام به فروش آپارتمان خود از طریق بنگاه املاک می نماید و وجه حاصل از فروش ملک به صورت چک تضمینی توسط خریدار به تجدیدنظرخوانده پرداخت می گردد و تجدیدنظرخوانده بابت دریافت ثمن معامله به خریدار رسید می دهد.

در این زمان که تجدیدنظرخوانده از بابت کمک موکلین در پس گرفتن آپارتمانش از برادرش، خود را مدیون موکلین می دانسته و حدود نه ماه نیز تحت حمایت همه جانبه موکلین بوده است(از اسکان، خوراک، پوشاک، درمان و ...) در چندین نوبت در حضور دوستان و اطرافیان اظهار می نماید که قصد دارد مبلغی را بابت تشکر از زحمات و اقداماتی که موکلین در طی این 9 ماه برای وی انجام داده اند به خانم پریسا ..... هبه نماید و مبلغ یک میلیارد تومان به عنوان هبه به حساب خانم پریسا ..... واریز می نماید. که علاوه بر صدای ضبط شده ی مکالمه ی میان تجدیدنظرخوانده و موکل(خانم پریسا .....) که در چندین نوبت اظهار می نماید: "این مبلغ را به تو بخشیده ام"  شهود متعددی شاهد و ناظر این هبه شفاهی بوده و در این خصوص حاضر به ادای شهادت بوده اند. و با توجه به این که موکل مبلغ مذکور را خرج نموده است مستندا به ماده 803 قانون مدنی غیر قابل رجوع می باشد.

در خصوص مابقی مبلغ مورد مطالبه ی تجدیدنظرخوانده( به میزان یک میلیارد و سیصد میلیون تومان):  وکیل محترم تجدیدنظرخوانده هیچ مدرکی مبنی بر واریز مبلغ مذکور به حساب موکلین ارائه ننموده است و تنها مدرک و مستند ایشان، اظهارات موکل (آقای احمد ....) مبنی بر دریافت مبلغ یک میلیارد و صد میلیون تومان در صورتجلسه اظهارات موکل در کلانتری می باشد که اظهار نموده که مبلغ یک میلیارد وصد میلیون تومان توسط تجدیدنظرخوانده به عنوان امانت به حساب آقای احمد ..... واریز گردیده است تا از محل آن منزلی برای وی رهن نماید و هزینه های زندگی خود را از محل آن تامین نماید و آقای احمد .... هیچگاه منکر مبلغ یک میلیارد و صد میلیون تومان که تجدیدنظرخوانده به حساب وی واریز نموده نبوده است و آمادگی خود را جهت پرداخت مبلغ مذکور به تجدیدنظرخوانده اعلام نموده است. کما این که پس از ارسال اظهارنامه از سوی تجدیدنظرخوانده به آقای احمد ....، از آنجایی که سقف واریز روزانه ی ساتنا، مبلغ 200 میلیون تومان می باشد،  آقای احمد .... اقدام به واریز مبلغ 200 میلیون تومان به حسابی که تجدیدنظرخوانده در اظهارنامه قید نموده بود کرده است که فیش واریز مبلغ مذکور نیز پیوست لایحه تقدیم می گردد و مانده بدهی آقای احمد ..... به تجدیدنظرخوانده مبلغ 900 میلیون تومان است که به جهت اینکه تجدیدنظرخوانده حساب آقای احمد ...... را توقیف نمود امکان  بازپرداخت مابقی مبلغ(900 میلیون تومان) توسط موکل به جهت اقدام شخص تجدیدنظرخوانده تا کنون منتفی گردیده است وگرنه تا کنون مابقی مبلغ نیز به حساب تجدیدنظرخوانده واریز شده بود.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است. 

این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.

 

نظر به توضیحات فوق:
1- نسبت به مبلغ یک میلیارد تومان وجه واریزی به حساب خانم  پریسا .....:  نظر به اقرار تجدیدنظرخوانده و صدای ضبط شده ی وی که صراحتا اظهار می نماید این مبلغ را به خانم پریسا ..... هبه نموده است و نیز مستندا به شهادت شهود و گواهان، بدوا صدور قرار استماع شهادت شهود در این خصوص و بررسی فایل های صوتی صدای تجدیدنظرخوانده از محضر آن مقام محترم مستدعی است و با توجه به این که موکل مبلغ مذکور را خرج نموده و امکان رجوع از هبه وجود ندارد رد دعوای تجدیدنظرخوانده نسبت به مبلغ یک میلیارد تومان واریزی به حساب خانم پریسا ...... مورد تقاضا می باشد.
2- نسبت به مبلغ یک میلیارد و صد میلیون تومان واریزی به حساب آقای احمد .....: نظر به این که موکل مستندا به فیش واریز وجه پیوست پرونده، مبلغ 200 میلیون تومان به حساب تجدیدنظرخوانده واریز نموده و 900 میلیون تومان الباقی به جهت توقیف حساب بانکی موکل توسط تجدیدنظرخوانده، به وی پرداخت نگردیده است، لذا ناشی از اقدام خود تجدیدنظرخوانده بوده  است و در صورت رفع مسدودی حساب های آقای احمد....، ایشان آماده ی پرداخت الباقی مبلغ بوده است. این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.
3- نسبت به الباقی مبلغ مورد ادعای تجدیدنظرخوانده (مبلغ دویست میلیون تومان): تجدیدنظرخوانده محترم هیچ دلیل و مدرکی اعم از رسید بانکی یا فیش واریز وجه به حساب موکلین و یا سایر ادله ارائه ننموده است و موکلین نیز اقراری نسبت به واریز مبلغ مازاد بر دو میلیارد و صد میلیون تومان توسط تجدیدنظرخوانده (یک میلیارد به حساب خانم پریسا ...... و یک میلیارد و صد میلیون تومان به حساب آقای احمد .....) نداشته اند.

 

ایرادات دادنامه صادره :
با این وجود و به رغم این که خواهان بدوی هیچ دلیل و مدرکی که بر پرداخت مبلغ مورد ادعا به موکلین دلالت نماید، نه در دادخواست بدوی و نه در جریان رسیدگی ارائه ننموده است و حتی مستندا به نظریه کارشناسی مندرج در پرونده تمامی مبلغ مورد ادعای خواهان به شخص وی پرداخت گردیده است و تجدیدنظرخوانده هیچ دلیلی که دال بر پرداخت به موکلین باشد ارائه ننموده است و از نظریه کارشناس منتخب پرونده نیز به هیچ عنوان صحت ادعای تجدیدنظرخوانده احراز نمی گردد، دادگاه محترم بدوی برخلاف ادله و مدارک مندرج در پرونده در رایی بسیار عجیب حکم به محکومیت تضامنی موکلین به پرداخت مبلغ مورد خواسته ی تجدیدنظرخوانده صادر می نماید.

این در حالی است که رای صادره واجد ایرادات عدیده شکلی و ماهوی به شرح زیر می باشد:

الف- عدم توجه قاضی به مستندات موکلین مبنی بر اینکه پس از ارسال اظهارنامه توسط تجدیدنظرخوانده مبلغ 000/000/000/2 ریال توسط احد از موکلین (آقای احمد .....) به حساب تجدیدنظرخوانده واریز گردید و در رسید پرداخت نیز قید گردید که بابت اظهارنامه ی ارسالی تجدیدنظرخوانده می باشد.

ب- صدور رای بدون این که متکی به هیچ مدرک یا دلیلی (اعم از رسید واریز وجه یا شهادت شهود یا اقرار موکلین یا نظریه کارشناسی) از سوی تجدیدنظرخوانده (خواهان بدوی) باشد. به گونه ای که دقیقا دادگاه محترم

پ-  عدم توجه قاضی محترم بدوی به اظهارات موکلین در صورتجلسه ی کلانتری

ت- عدم توجه قاضی محترم بدوی به اقرار شخص تجدیدنظرخوانده در فایل صوتی و نزد شهود و عدم عنایت قاضی به درخواست استماع شهادت شهود از سوی موکلین مبنی براثبات هبه ی مبلغ یک میلیارد تومان به احد از موکلین(خانم پریسا ....)

ث- صدور رای مبهم و بر خلاف ادله ی موجود : قضات محترم تجدیدنظر مستحضر می باشند که نمی توان هیچ کس را به بیش از آنچه که اقرار نموده محکوم نمود. اگر احمد .... اقرار به دریافت مبلغ 000/000/000/11 ریال نموده است و پریسا ..... نیز اقرار به دریافت مبلغ 000/000/000/10 ریال نموده است قاضی محترم نمی تواند حکم به الزام ایشان به پرداخت تضامنی مبلغی بدهد که دریافت ننموده اند و هر کس را باید فقط به مبلغی محکوم نمود که دریافت نموده و شخص ضامن پرداخت بدهی دیگران نمی باشد. ولو این که تجدیدنظرخوانده مطالبه ی خود را از این اشخاص به موجب دادخواست واحدی طرح نموده باشد و قاضی محترم بدوی به دعوای تجدیدنظرخوانده علیه دو شخص مختلف در یک دعوا رسیدگی نموده باشد باز هم نمی تواند هر یک را هم به میزان بدهی خود محکوم نماید و. هم به میزان بدهی شخص دیگر پرونده به طور تضامنی محکوم نماید.

ج- عدم توجه قاضی محترم به مدارک تقدیمی در جهت تهاتر بخشی از مبلغ به هزینه کردهای موکلین برای تجدیدنظرخوانده : علاوه بر این که در لایحه ی دفاعیه دادگاه بدوی ذکر گردید و به کارشناس دادگستری نیز ادله ی آن تقدیم گردید، موکلین نیز مطالباتی از تجدیدنظرخوانده داشته اند که کارشناس محترم پرونده بدون در نظر گرفتن مطالبات، صرفا اظهارنظر نمود که تمامی مبالغ از سوی تجدیدنظرخوانده دریافت گردیده است ولی قاضی محترم نه بر اساس نظر کارشناس و نه بر اساس ادله تقدیمی موکلین رای خود را صادر ننموده و مشخص نیست بر چه مبنایی تجدیدنظرخوانده را مستحق مبلغ مورد ادعای وی دانسته است.

چ- صدور رای بر خلاف نظریه کارشناسی مندرج در پرونده : مستندا به نظریه کارشناسی مضبوط در پرونده، کارشناس منتخب دادگاه بدوی صراحتا اظهار نظر نمود که تمامی مبالغ به حساب تجدیدنظرخوانده(خواهان بدوی) واریز گردیده است و هیچ اشاره ای به بدهی موکلین به تجدیدنظرخوانده نگردیده است. اما دادگاه محترم بدوی کاملا مخالف با نظریه ی کارشناسی مندرج در پرونده اقدام به صدور حکم محکومیت موکلین به پرداخت مبلغی نمود که مطابق نظریه کارشناس تماما به شخص تجدیدنظرخوانده پرداخت گردیده است و تجدیدنظرخوانده نیز دلیلی بر اثبات پرداخت مبلغ مورد ادعای خود به موکلین ارائه ننمود.

ح- در خصوص اسباب موضوعی صدور رای قاضی : با عنایت به این که تجدیدنظرخوانده در دادخواست بدوی خود هیچ دلیلی به جز اظهارات موکلین در صورتجلسه کلانتری ارائه ننموده است بنابراین مستند قاضی محترم بدوی برای صدور رای به غیر از نظریه کارشناسی و یا اقاریر موکلین نمی تواند باشد. که در این صورت:

♦ اگر بر اساس نظریه کارشناس رای صادر نموده است: که همانطور که در بالا اشاره شد، مطابق نظریه کارشناسی تمامی پول توسط تجدیدنظرخوانده دریافت گردیده است و نظریه کارشناس که مصون از اعتراض تجدیدنظرخوانده نیز بوده است به هیچ عنوان دلالتی بر پرداخت وجه از سوی تجدیدنظرخوانده به موکلین ندارد.این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.
♦ اگر قاضی بدوی بر اساس اقرار موکلین رای صادر نموده است: که در این صورت مطابق اظهارات موکلین :پریسا .... اقرار به دریافت یک میلیارد تومان نموده است: که مستندات هبه بودن آن(اقرار تجدیدنظرخوانده و شهادت شهود) را نیز به دادگاه بدوی ارائه نموده ولی از سوی دادگاه محترم هیچ عنایتی به این مستندات نگردید. و حتی اگر دادگاه محترم بدوی به ادله ی وی رسیدگی می نمود و هبه را احراز نمی نمود و صرفا بر اساس اقرار وی می خواست او را محکوم نماید نباید به مبلغی بیش از یک میلیارد تومان(که تنها به همین میزان دلیل علیه وی وجود دارد) محکوم می نمود.
احمد .... اقرار به دریافت یک میلیارد و صد میلیون تومان نموده است: که رسید مسترد نمودن دویست میلیون تومان از این پول را پس از اظهارنامه ارسالی تجدیدنظرخوانده و مطالبه وجه مذکور، در دادگاه بدوی ارائه و ضمیمه ی پرونده نموده است و بر اساس همان مدرک پرداخت نیز ادعای اعسار تجدیدنظرخوانده از پرداخت هزینه دادرسی مردود اعلام گردید و بنابراین با توجه به اثبات پرداخت بخشی از بدهی وی، قاضی محترم بدوی اگر می خواست حکم به محکومیت احمد .... صادر نماید، هیچ دلیلی که بتواند به استناد آن، وی را محکوم به پرداخت بیش از نهصد میلیون تومان بنماید وجود ندارد.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است. 

بنابراین و با توجه به این که خواهان بدوی(تجدیدنظرخوانده) هیچ مدرکی دال بر پرداخت مبلغی از سوی خواهان به موکلین ارائه ننموده است و صدور رای صرفا بر اساس اظهارات موکلین بوده است بنابراین قاضی محترم بدوی اولا نمی تواند ایشان را به بیش از آنچه که در خصوص آن دلیلی وجود دارد محکوم نماید و ثانیا نمی تواند بر خلاف مقررات قانونی ایشان را به صورت تضامنی محکوم به پرداخت بدهی یکدیگر در مقابل تجدیدظرخوانده بنماید. زیرا اصل بر مسئولیت شخصی است و مسئولیت تضامنی استثنایی بر این قاعده و نیازمند تصریح قانون گذار می باشد( مانند مسئولیت تضامنی صادرکننده و ضامن چک) بنابراین در غیر از موارد مصرح قانونی، باید طبق اصل عمل نمود و هرکس را صرفا به میزان بدهی خود مسئول شناخته و محکوم نمود.

با این وجود دادگاه محترم، بدون عنایت به این ادله، اقدام به صدور رای محکومیت موکلین به پرداخت تضامنی مبلغی نموده است که هیچ مدرکی جهت اثبات مدیونیت موکلین به این میزان از سوی تجدیدنظرخوانده ارائه نگردیده است و  از نظریه کارشناسی و یا اظهارات موکلین نیز نمی توان مدیونیت ایشان را به این مبلغ و آن هم به صورت تضامنی احراز نمود.

نظر به مراتب و توضیحات فوق و ادله ی تقدیمی، نقض دادنامه بدوی که بر خلاف ادله موجود در پرونده و بدون هیچ توجهی به مستندات موکلین و نظریه کارشناسی و بر خلاف قانون صادر گردیده است، و صدور رای شایسته و عادلانه و مطابق با مقررات قانونی از محضر آن عالی مقامان مورد تقاضا می باشد.

با تشکر و تجدید احترام

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

راه های مشاوره، ارتباط و اعطای وکالت به وکیل پایه یک دادگستری

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

دانلود کارت ویزیت

کلیک نمایید