لایحه تجدیدنظرخواهی الزام به انجام تعهدات قراردادی بین زن و شوهر

_{^{متن لایحه الزام به انجام تعهدات مندرج در قرارداد بین زوجین}}

بسمه تعالی
ریاست  محترم دادگاه تجدید نظر استان تهران
با سلام
احتراما اینجانب فاطمه ....... تجدیدنظرخوانده ی پرونده ی کلاسه ...... در مقام دفاع از خود در برابر تجدیدنظرخواهی آقای رضا ...... (تجدیدنظرخواه) از دادنامه .... صادره از شعبه 153 دادگاه حقوقی مراتب زیر را به عرض می رسانم:
 بر خلاف ادعای تجدیدنظرخواه، مستندا به توافقنامه ای که تجدیدنظرخواه در دادگاه بدوی ارائه و به آن استناد نموده، تجدیدنظرخواه تعهد به انتقال سه دانگ پلاک ثبتی .... به اینجانب نمود که به علت خودداری ایشان از ایفای تعهد خویش، اینجانب ناچار به طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی سه دانگ پلاک ثبتی مذکور گردیدم و خود تجدیدنظرخواه با حضور در جلسه ی رسیدگی، به ذیحقی اینجانب نسبت به پلاک ثبتی .... اقرار نمود و مستندا به دادنامه شماره ..... صادره از شعبه 157 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به پیوست این لایحه نیز تقدیم می گردد، حکم محکومیت آقای رضا ..... (تجدیدنظرخواه) به تنظیم سند رسمی سه دانگ پلاک ثبتی مذکور به استناد توافقنامه صادر گردید و در متن رای نیز صراحتا ذکر شده است که "با توجه به قبول خواسته از سوی خوانده (آقای رضا ....)، رای صادره قطعی و غیر قابل اعتراض می باشد". 
 در حالی که اگر آقای رضا ..... ادعای اشتباه در پلاک ثبتی داشتند و مانند ادعای خود در این پرونده مدعی بودند پلاک ثبتی .... شتباه است و موضوع توافق نبوده و مربوط به ملک دیگری است و یا مدعی بودند با تنظیم مبایعه نامه و وکالتنامه نسبت به پلاک ثبتی .... ،  به تعهد خود نسبت به توافقنامه عمل کرده اند، دیگر در آن دادگاه نسبت به ذیحقی اینجانب اقرار نمی نمودند . 
و یا اینکه در همان دادگاه، به مبایعه نامه و وکالتنامه ای که میان من و آقای رضا ..... بابت یک ملک دیگر (با پلاک ثبتی ....) تنظیم گردیده استناد می نمود و اظهار می داشت با تنظیم آن مبایعه نامه و وکالتنامه به تعهدی که در توافقنامه به عهده گرفته، عمل نموده است و ادعاهایی که در این دعوا طرح نموده است را در همان دادگاه بیان می داشت. اما  ایشان نه تنها هیچ اشاره ای به این مبایعه نامه و وکالتنامه ننمود، بلکه صراحتا پذیرفت که اینجانب مستندا به توافقنامه نسبت به پلاک ثبتی ...... ذیحق هستم و ایشان به تعهدی که نسبت به اینجانب به موجب توافقنامه به عهده گرفته عمل ننموده است. 
بنابراین توافقنامه فی ما بین اینجانبان همانگونه که صراحتا در خط اول آن قید گردیده است راجع به پلاک ثبتی .... بوده و هیچ ارتباطی به معامله ی بعدی میان اینجانب و آقای رضا ..... نسبت به پلاک ثبتی .... ندارد و اقدامات و اظهارات تجدیدنظر خواه در طی این سال ها و در جریان دادگاه های پیشین همگی مثبت این حقیقت می باشد. 
حالیه تجدیدنظرخواه که ظاهرا اظهارات و اقاریر گذشته ی خود در محاکم قبلی را فراموش نموده است،  به منظور تضییع حق قانونی اینجانب نسبت به پلاک ثبتی .... که به موجب قرارداد بیع شماره .... در سال 1390 از تجدیدنظرخواه خریداری نموده ام و تجدیدنظرخواه بابت مبیع به اینجانب وکالت بلاعزل داده است،  با طرح این دعوا و بدون ارایه ی هیچ دلیل و مدرکی که به صحت قرارداد فی مابین نسبت به این پلاک ثبتی خدشه وارد سازد، خواستار بطلان مبایعه نامه و ابطال وکالتنامه ی رسمی گردیده است. 
در حالی که به موجب مقررات مختلف مندرج در قانون مدنی و سایر قوانین، سند عادی که بین طرفین منعقد شده میان ایشان و قائم مقام قانونی آن ها معتبر و لازم الاجرا می باشد ، بنابراین تجدیدنظرخواه نمی تواند بر خلاف قاعده اصاله الصحه و اصاله اللزوم، عقدی که صحیحا واقع شده  و تمام شرایط صحت بیع در آن رعایت شده است را بدون هیچ دلیلی بی اثر نماید و یا مدعی بطلان آن گردد.  
چه این که تجدیدنظرخواه پس از فروش سه دانگ پلاک ثبتی .... به اینجانب، در دفترخانه اسناد رسمی نیز حاضر گردیده و نسبت به مورد معامله به اینجانب وکالت داده است. بنابراین اگر تجدیدنظرخواه در تنظیم مبایعه نامه در درج پلاک ثبتی  اشتباه کرده است، چرا در همان مبایعه نامه دقیقا نشانی صحیح همان واحدی که پلاک ثبتی آن را منتقل نموده درج کرده و  چرا در دفتر اسناد رسمی نیز مجددا بابت همان پلاک ثبتی به اینجانب وکالت داده است؟ و چرا در طول این یازده سال و حتی پس از صدور رای محکومیت وی به تنظیم سند رسمی، ادعایی راجع به این معامله نداشته است؟ 
تمامی این موارد، گواه بر کذب ادعای تجدیدنظرخواه بوده و نظر به مراتب فوق، رد اعتراض واهی تجدیدنظرخواه و صدور رای شایسته بر تایید دادنامه بدوی که بر اساس قواعد حقوقی و مقررات قانونی و مطابق ادله صادر گردیده از محضر آن مقام محترم مورد تقاضا می باشد. 
با تشکر و تجدید احترام