دست نوشته های وکیل
تاریخ انتشار: دوشنبه 14 آذر 1401
لایحه دفاعیه - اتهام سوء استفاده از ضعف نفس

 لایحه دفاعیه - اتهام سوء استفاده از ضعف نفس

 

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 1150

متن لایحه دفاع از اتهام سوء استفاده از ضعف نفس

بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه 1191 مجتمع قضایی قدس
با سلام
احتراما اینجانب مینا کاویانی وکیل آقای احمد ..... و خانم مهدیس.......... در پرونده کلاسه فوق با موضوع سوء استفاده از ضعف نفس، موضوع شکایت آقای سعید .....، مقید به وقت رسیدگی امروز ساعت 9:00 مراتب زیر را در دفاع از موکلین به عرض آن مقام محترم می رسانم:
ابتدا در مقام شرح ماجرا به عرض می رسانم:
1-    شاکی  مالک شش دانگ یک دستگاه آپارتمان بوده است که به جهت نگرانی از بابت تصاحب ملک توسط برادرش(آقای مهدی ....) آن را به نام خواهرش (خانم ناهید ....) منتقل می نماید و در خصوص ملک مذکور از خواهرش وکالت تام الاختیار و بلاعزل می گیرد که هر زمان اراده نمود ملک را به هر نحو و به هر شخصی(ولو به خود) منتقل نماید.
2-    شاکی  که به جهت نداشتن همسر و فرزند در منزل برادرش سکونت داشته در مهرماه 1399 تحت فشار برادرش سه دانگ ملک مذکور را به وی هبه می نماید و برادرش نیز به موجب دستخطی که به امضای شاکی  می رساند تمامی شش دانگ ملک مذکور را به بیت رهبری هبه می نماید.
3-    شاکی  همانگونه که وکیل وی در شکواییه اظهار نموده است به واسطه ی رابطه ی دوستی قدیمی که با آقای احمد ..... داشته است، با اظهار این که از سوی برادرش تحت فشار است به خانواده ی آقای احمد ...... پناه آورده و حدود 9 ماه در منزل ایشان ساکن می شود.
4-    در تمام مدت این 9 ماه و همانگونه که وکیل شاکی  نیز بیان نموده،  شاکی که بیماری پروستات داشته، در منزل موکلین سکونت و موکلین از وی نگهداری و تمامی مراقبت های پزشکی از جمله مراجعات مکرر به بیمارستان، پرداخت هزینه های درمانی و ویزیت پزشک و آزمایش و سایر هزینه ها از جمله خوراک و پوشاک وی توسط موکلین فراهم و پرداخت گردیده است و از آنجایی که موبایل شاکی در اختیار برادرش بوده، وقتی شاکی به منزل موکلین می آید موکلین یک خط تلفن همراه و یک دستگاه موبایل در اختیار وی قرار می دهند که در تمام مدتی که شاکی در منزل موکلین سکونت داشته این خط در اختیار وی بوده و با دوستان و اقوام خود از طریق آن ارتباط داشته است.
5-    در آبان ماده 1399 برادر شاکی (آقای مهدی ......) علیه وی اقدام به طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی ملک مذکور را می نماید که خانم مهدیس ..... با پرداخت حق الوکاله و اخذ وکیل برای شاکی  جهت دفاع از وی در آن پرونده، سبب رد دعوای برادر شاکی  و حفظ ملک برای شاکی  می گردد.
6-    پس از آن شاکی  محترم با همان وکالتنامه ی تام الاختیاری که از خواهرش (خانم ناهید .....) بابت آپارتمان خود گرفته بوده اقدام به فروش آپارتمان خود از طریق بنگاه املاک به شخصی می نماید و مستندا به اظهارنظر کارشناس رسمی دادگستری در پرونده حقوقی مطالبه ی وجه که شاکی علیه موکلین طرح نموده (به کلاسه ..... مطروحه در شعبه 110 مجتمع قضایی ....)  تمامی وجه حاصل از فروش ملک به صورت چک تضمینی توسط خریدار به نام شاکی صادر و پرداخت می گردد و شاکی  بابت دریافت ثمن معامله به خریدار رسید می دهد.
7-    در این زمان که شاکی از بابت کمک موکلین در پس گرفتن آپارتمانش از برادرش، خود را مدیون موکلین می دانسته و حدود نه ماه نیز تحت حمایت همه جانبه موکلین بوده است(از اسکان، خوراک، پوشاک و ...) در چندین نوبت در حضور دوستان و اطرافیان اظهار می نماید که قصد دارد مبلغی را بابت تشکر از زحمات و اقداماتی که موکلین در طی این 9 ماه برای وی انجام داده اند به خانم مهدیس ..... هبه نماید و مبلغ یک میلیارد تومان به عنوان هبه به حساب خانم مهدیس ..... واریز می نماید.
مضافا این که صدای ضبط شده ی مکالمه ی میان شاکی  و موکل(خانم مهدیس .....) موجود می باشد که در چندین نوبت اظهار می نماید: "این مبلغ را به تو بخشیده ام" که فایل صوتی اقرار شاکی  مبنی بر هبه نمودن مبلغ یک میلیارد تومان به خانم مهدیس ..... تقدیم می گردد.
8-    همچنین شاکی بخش دیگری از پول خود را (مبلغ یک میلیارد وصد میلیون تومان) به حساب آقای احمد .... واریز می نماید تا از محل آن منزلی برای وی رهن نماید و هزینه های زندگی خود را از محل آن تامین نماید و آقای احمد ...... هیچگاه منکر مبلغ یک میلیارد و صد میلیون تومان که شاکی به حساب وی واریز نموده نبوده است و در صورتجلسه ی اظهارات خود در کلانتری نیز با ذکر این موضوع، آمادگی خود را جهت پرداخت مبلغ مذکور به شاکی  اعلام نموده است.
کما این که پس از ارسال اظهارنامه از سوی شاکی  به آقای احمد ..... مبنی بر مطالبه ی مبلغ مذکور، از آنجایی که سقف واریز روزانه ی ساتنا، مبلغ 200 میلیون تومان می باشد،  آقای احمد ..... اقدام به واریز مبلغ 200 میلیون تومان به حسابی که شاکی در اظهارنامه اعلام نموده بود کرده است که فیش واریز مبلغ مذکور نیز پیوست لایحه تقدیم می گردد و مانده ی بدهی آقای احمد ..... به شاکی  مبلغ 900 میلیون تومان بوده است که به جهت اینکه شاکی  حساب آقای احمد ..... را در مقام تامین خواسته در دعوای حقوقی، توقیف نمود امکان  بازپرداخت مابقی مبلغ(900 میلیون تومان) توسط موکل به جهت اقدام شخص شاکی در جهت توقیف پول در حساب موکل، تا کنون منتفی گردیده است وگرنه تا کنون مابقی مبلغ نیز به حساب شاکی  واریز شده بود.
9-    پس از اطلاع برادر شاکی از اقدام وی جهت فروش خانه و واریز مبلغ آن به حساب موکلین، شاکی به تحریک برادر خود( آقای مهدی ..... که از ابتدا در خصوص این ملک با علیه برادرش طرح دعوا نموده بود و در این پرونده و دعوای حقوقی شاکی علیه موکلین نیز، برادر شاکی در همه ی جلسات رسیدگی کیفری و حقوقی نیز حاضر گردیده است) اقدام به بردن شاکی به منزل خود و اخذ وکیل برای وی و طرح شکایت کلاهبرداری و ... علیه موکلین و خواهر خود (خانم ناهید .....) می نماید.
10-    با ارجاع پرونده به شعبه 4 بازپرسی، با توجه به اظهارات موکلین و خواهر شاکی، بازپرس محترم پرونده به جهت عدم ارائه ی هیچ دلیل و مدرکی از سوی شاکی جهت اثبات اتهامات واهی مطروحه و حقوقی بودن موضوع پرونده، با صدور قرار منع تعقیب شاکی را جهت مطالبه ی وجه، به محاکم حقوقی ارشاد می کند که با اعتراض وکیل شاکی، شعبه محترم 1052 مستندا به شهادت شهود و فایل صوتی آقای احمد ...... دستور جلب به رسیدگی به اتهام "سواستفاده از ضعف نفس" علیه موکلین صادر می نماید و پرونده با صدور کیفرخواست به این شعبه ی محترم جهت رسیدگی ارجاع می گردد.

 این در حالی است که به شرح مستندات تقدیمی و توضیحات زیر، هیچ یک از عناصر سه گانه ی جرم "سوءاستفاده از ضعف نفس" در این پرونده وجود ندارد: این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

 

الف- عدم وجود عنصر مادی جرم : 

 

1-    این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.


2-     رفتار مجرمانه: در این جرم اقدامات مرتکب شامل تشویق و ترغیب مجنی علیه جهت سوءاستفاده از ضعف نفس یا هوی و هوس بزه دیده به منظور اخذ نوشته یا سند است. درحالی که در این پرونده : 

 

اولا :  این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.


ثالثا : برای تحقق این جرم لازم است که نتیجه جرم حاصل شود به این معانی که نوشته یا سند ماخوذ، موجب التزام شخص محجور شود. در حالی که در این پرونده هیچ نوشته یا سندی توسط موکلین از شاکی اخذ نشده که موجب التزام وی یا برائت ذمه ی شخصی نسبت به وی گردد. 

 

ب- عنصر قانونی :

 با توجه به تفسیر مضیق قوانین کیفری و تفسیر به نفع متهم و نیز  توضیحات پایانی ماده 596 قانون مجازات اسلامی راجع به ولی و قیم و وصی که قرینه ای است بر حمایت قانون گذار از افراد غیر رشید، باید قائل به این بود که قربانی این جرم صرفا اشخاص محجور هستند و نمی توان دامنه ی ماده را به طور غیرقابل قبولی توسعه داد و ماده را شامل هر شخص عادی و رشیدی که در نتیجه هوی و هوس خود به دیگران نوشته یا سند التزام آور می دهد دانست. زیرا انگیزه انجام بسیاری از معاملات مشروع و قانونی، هوی و هوس معامله کنندگان (مانند تمایل به خریدن خانه بزرگتر و ...) می باشد. بنابراین عنصر قانونی بزه مذکور، دلالت برآن دارد که مرتکب با استفاده از ضعف نفس افراد غیر رشید، اقدام به اخذ نوشته یا سندی به ضرر شخص نماید و  اولین لازمه ی انطباق عنصر قانونی مذکور بر عمل شخص این است که بزه دیده محجور باشد و غیر‌رشید بودن قربانی شرط تحقق این جرم است در غیر اینصورت موضوع جرم تحقق نمی‌یابد. بخش انتهایی ماده که به دارندگان وصایت ولایت یا قیمومیت اشاره نموده است می تواند قرینه ای باشد بر این که هدف مقنن در این ماده صرفا حمایت از افراد غیررشید بوده والا در مورد افراد رشید بحث ازولایت و قیمومیت پیش نمی آید.  پیشینه ی این ماده (یعنی ماده 177 قانون مجازات عمومی سابق) نیز نشانگر همین هدف مقنن می باشد. 
در حالی که در این پرونده،  شاکی شخصی است که از سلامت عقل برخوردار بوده و هیچ علامتی که دال بر محجوریت وی(اعم از جنون یا سفه) باشد وجود ندارد . به عبارت دیگر، شاکی صغیر نبوده است و اعمال و سکنات وی و اقداماتی که انجام داده نیز دلالتی بر حجر وی ندارد. مضافا این که حجر و سفاهت وی در هیچ مرجعی احراز نشده است تا افراد غیر متخصص از ظاهر و حرکات گفتار و به طور کلی اعمال و رفتار ظاهری وی بتوانند به محجوریت وی پی ببرند و حتی اقدامات کنونی شاکی مانند استخدام وکیل در طرح دعوای کیفری حاضر و دعوای حقوقی مطالبه ی وجه دلالت بر عقل معاش وی دارد. چه این که اگر شاکی محجور می بود شخصا امکان انتخاب وکیل وانعقاد قرارداد با وی را نیز نداشت و پس از اثبات حجر وی در دادگاه صالح، سرپرست قانونی وی حق طرح چنین دعوایی را داشت. 

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

ج- عنصر روانی جرم:

عنصر روانی جرم« اخذ نوشته یا سند از اشخاص غیررشید با سوء استفاده از ضعف نفس آنان» از دو جزء سوء نیت عام (عمد در ارتکاب عمل) یعنی عمد در اخذ نوشته یا سند از شخص محجور و سوء نیت خاص (قصد نیل به نتیجه)، یعنی قصد ایجاد التزام برای شخص غیررشید تشکیل می شود. در حالی که در این پرونده هیچ یک از این عناصر وجود ندارد. 
در این جرم وجود علم متهم به وجود این حالت (یعنی اطلاع ازمحجوریت و یا غیر رشید بودن و ضعف نفس در دیگری) نیز شرط است و بدون احراز سوء‌نیت و در نتیجه عدم احراز علم، نمی‌توان جرم را ثابت و حکم داد. از جمله شرط اصلی تحقق جرم سوء استفاده از ضعف نفس اشخاص هم غیر رشید بودن بزه دیده و اخذ نوشته و سند ناشی از عدم رشد این دسته از افراد می باشد. بنابراین با توجه به این که شاکی هیچ نوعی از محجوریت را ندارد و با توجه به اقدامات حقوقی متعددی که در طی این مدت انجام داده است (که همگی نیز متعارف و عقلانی بوده است) نمی توان ادعا نمود که این شخص محجور یا ضعیف النفس بوده و موکلین هم از این امر مطلع بوده اند و با توجه به این که دلیل و بینه‌ای که دلیل مثبته بر اطلاع موکلین شود ابراز نشده فلذا این جرم قابل انتساب به موکلین نمی باشد. 

 

د-  در خصوص ادله ی اثبات شکایت شاکی : 
1-    شاکی هیچ گونه دلیل و بینه ای که مثبت ادعای وی باشد ارائه ننموده است و با وجود ادعای ضرب و جرح، حاضر به معرفی به پزشکی قانونی نشده است. و تنها مستند ادعای شاکی شهادت دو شاهد می باشد که هر دوی شهود(آقای علی ..... و آقای مهدی ....) با موکلین عداوت دنیوی داشته و بنا به اظهار موکل و مستندا به گزارش های متعدد پلیس 110 آقای علی ..... برای موکل(خانم مهدیس ......) ایجاد مزاحمت می نموده حتی شکایت موکلین از آقای مهدی ....... منجر به صدور دادنامه ی قطعی محکومیت شاهد در پرونده کلاسه ... گردیده است. بنابراین شهود فاقد شرایط مندرج در ماده ..قانون آیین دادرسی کیفری می باشند. 
2-     در خصوص صورتجلسه ی خارج نویسی شده ی مکالمه ی میان آقای احمد........ و شاکی ضمن تقاضای بذل عنایت قاضی محترم به این فایل صوتی خارج نویسی شده، ملاحظه می گردد که این مکالمات به هیچ وجه دلالتی بر آن ندارد که موکلین اقدامی مبنی بر فریب شاکی و یا سواستفاده از ضعف نفس وی نموده اند .
نظر به توضیحات فوق و با مطالعه ی تمام این پرونده به حقیقت هیچ دلیلی که سبب توجه اتهام به موکلین گردد وجود ندارد. بر این اساس و به لحاظ:
1- عدم هرگونه دادنامه و یا حتی گواهی پزشک قانونی یا متخصص مبنی بر محجوریت و یا حتی ضعف نفس شاکی 
2- عدم تحقق هیچ یک از عناصر مادی جرم سواستفاده از ضعف نفس (اعم از تطمیع یا فریب شاکی) 
3- عدم سوءنیت موکلین نسبت به شاکی (خود شاکی شخصا پول را به حساب موکلین واریز می نماید و موکلین به هیچ وجه دخالتی در واریز وجه توسط شاکی به حساب ایشان نداشته اند ) 
4- عدم تحقق عنصر مادی جرم مذکور(اعم از تحصیل سند یا نوشته ای به ضرر شاکی)
و نتیجتا عدم احراز وقوع بزه، به موجب ماده ۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، و اصل ۳۷ ق.ا. رسیدگی و صدور رای عادلانه بر رد شکایت واهی شاکی و صدور رای بر برائت موکلین از محضر آن مقام محترم مستدعی است. 

 

راه های ارتباط و مشاوره با وکیل متخصص دعاوی حقوقی

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

دانلود کارت ویزیت

کلیک نمایید